در نیم قرن گذشته صنایع دستی بهعنوان زمینه فعالیت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی در جوامع مختلف و عامل موثر در جهت توسعه همه جانبه کشورهاست.
کشور ماهم با داشتن حدود 360 رشته از 600 رشته صنایع دستی در جهان علاوه بر اینکه بهعنوان منبع اقتصادی قابل توجه است. پیامرسان جدی از فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی نیز میباشد.
ضرورت توجه ویژه به صنایع دستی:
۱- هویت ملی و فرهنگی که بهعنوان ثروت ملی زنده و سرمایه غنی فرهنگی غیر مادی جهت حفظ ارزشها و اعتقادات محسوب میشود.
۲-جاذبه گردشگری:
الف: بازار فروش (گردشگران داخلی) و (گردشگران خارجی)
ب: بازدید از محل تولید صنایع دستی در حد وسیع و جامع به عنوان کسب درآمد
۳- اشتغال پویا
۴- درآمد ارزی بعد از نفت
۵- لزوم برنامهریزی آموزشی:
۱- تعامل دانشگاه مرتبط یا صنایع دستی و هنر با بازار کار (کارآمد بودن تحصیلات) کارورزی در مراکز مورد تأیید.
۲- دریافت گواهی نامه تخصصی بعد از هر دوره آموزشی و کارورزی که جزئیات روش اجرا در آیین نامه داخلی انجمن ذکر شده است.
آموزش صنایع دستی در ژاپن: آموزش را از کودکی می آموزند و اعتقاد دارد کسی کمتر از 10سال به تسلط لازم انتقال یابد.
بررسی معضلات بازار صنایع دستی:
1-غلبه تفکر تجاری بر هنری و کیفی: وضعیت و توان اقتصادی که متوسط قدرت خرید و سفارشات بین 450.000 تا 55.000 تومان می باشد.
درمورد میناکاری این مشکل سبب آسیبهای فراوانی بر پیکره این هنر وارد شده است که از چند زاویه قابل بررسی است.
1-مس: (مس ناخالص) و نازک تر از حد معمول و پرسی
(ناسپاس در مقابل این طبیعت سخاوتمند و به هدر دادن منابع انسانی و خدادادی معادن مس)
2-رنگ: استفاده از رنگ های نامرغوب و مخلوط موی و لعاب بی کیفیت و حتی کمیت (دوبار لعاب)
3-اجرا:
الف: حذف طراحی در این صنعت و عملاَ غیر استفاده بودن تحصیلات دانش آموختگان طراحی سنتی هستند. (استفاده از واژه آموزش رایگان و پیامدهای آن)
ب:عادت به کار بی کیفیت که اصلاح آن بسیار سخت است.
ج: حذف انتقال تجربیات هنرمندان گذشته برای نسل بعد پس شاگردان کجا بایدبه کسب تجربه بپردازند؟ (برگزاری دوره های آموزشی توسط افراد بی تجربه در مکان های مختلف)
د: طرح های یکنواخت و بدون تنوع در طرح و رنگ، تکراری و کسل کننده و تولیدات شبیه به کارخانه (البته از نوع نامرغوب) و عدم توجه به نیاز مشتری داخلی و خارجی.
(مطابق روانشناسی رنگ هر کشور نوع خاصی را می پسندند.)
ح: اشتغال سودجویانه و کاذب در حد اشباع.
و: دستمزد پایین.
ز: نبودن کارگاههای مدرن و وجود کارگاه های غیراستاندارد از نظر نور و تهویه و… به علت اجاره های بالا وسود کم کار (آسیب های جسمی و حرکتی)
4-عدم دستگاه نظارتی قانونی جهت بازدید فنی و هنری از کارگاهها: به قول یکی از مسئولین در 20 سال آینده پیدا کردن کار هنری وفاخر در میدان نقش جهان مثل پیداکردن سوزن در انبار کاه است.
5- عدم جایگاه مناسب صنایع دستی در زندگی روزمره برخلاف کشورهای، هند، چین، ژاپن که بخش زیادی از تولیدات در خود کشور به صورت تزئینی و کاربردی استفاده می شود ما ترجیح می دهیم از تولیدات و مصنوعات خارجی به جای داخلی استفاده کنیم.
6-استفاده از صنایع دستی فاخر در هتل های مجلل که بیشتر به سمت اروپایی رفته و جایگاه صنایع دستی و هویت فرهنگی، ملی ما کم می باشد، (ادعا کرد 500 تومان چیزی نیست؟)
7-عدم توان شرکت در اکثر نمایشگاهها به دلیل 1-هزینه های بسیار زیاد، 2-حمل و نقل سخت که حتماَ بیش از 1 نفر شرکت کند. 3-اکثراَ صنایع دستی کنار کاردستی ارزان قرار می گیرد. 4-رقابت ناسالم فروش ارزان کارهای بی کیفیت و توجیه نشدن مشتری برای قیمت، محصولات دارای درجه بندی کیفی نیستند. 5-در نمایشگاه های خاص افراد جوان استفاده نمی شود و همیشه گروهی به کرار شرکت می کنند. (بدون هزینه)
8-استفاده نکردن از خانه های تاریخی که نماد زیبایی از زندگی ایرانی باشد وهم کسب درآمد برای میراث و… و محل فروش برای تولیدکننده ممتاز.
9-صادرات چمدانی غیرقانونی عده ای که خود مسیر خود را پیداکرده اند و بعضاَ هردو هفته یک بار به کشورهای عربی مقادیر زیادی صنایع دستی می برند
10- بسته بندی، تبلیغات، بازاریابی نامناسب چرا که کارگاه های کوچک قادر به هزینه گزاف در این مورد نمی باشد.
11-عدم فرهنگ کارگروهی
12-نبودن برنامه جامع بلند مدت: چرا که در این صنعت مانند بقیه رشته های آموزشی در دوره های مختلف دولتها با تغییر نگرش، قوانین و اولویت ها و روشهای متفاوت در اجرا مدام درحال تغییر می باشد.
13-نبود استاندارد کیفی جهانی الزاماَ داشتن گواهی مرغوبیت و یا مهر اصالت و حالت مسابقه لازم ولی کافی نیست.
14-لیدرهای دلال وجود این لیدرها به دلایل منافع شخصی اولاَ با تخریب ذهنیت گردشگران نسبت به خرید در کارگاههای خاص اقدام می نمایند و دوماَ از همه بدتر برای رسیدن به مقصود خود بدبینی احساس کلاهبرداری و… در ذهن گردشگران از مردم اصفهان بوجود می آورند. (هرچند تا حدی عملکرد بازار اشتباه است ولی توجیه کننده کارایشان نیست.)